دوشنبه 1 آذر 1389 - 14:30



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 

RSS نويد غضنفري



چهارشنبه 17 بهمن 1386 - 14:24

ما جريمه مي ديم، عذرخواهي بادِهواست!٭/ يادداشت سوم، روز پنجم

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (1)...

خب، نيمه اول جشنواره هم تمام شد و ازش هيچ خير و بركتي به مان نرسيد. حتي خوراكي هاي جور واجورِ توي سينماي مطبوعات هم ديگر نمي تواند سرمان را گول بمالد. «الكساندرا»ي سوكوروف به رغم ايده خوب، مادربزرگي دوست داشتني براي اجراي نقش الكساندرا نيكلايونا و موسيقيِ زيبايِ آندره سيگل اش، بيش تر شبيه يك «نوشيدني» روسي روي مكانيزمِ عصبيِ مان عمل مي كرد تا فيلم!
و بالاخره «كنعان» ماني حقيقي. چه مي شود گفت و نوشت راجع به فيلمي كه تمام مصالحِ مناسب و لازم را براي يك اجراي فوق العاده دارد و حتي در بعضي لحظه ها و ثانيه ها بي نظير ظاهر شده اما دست آخر با نگاهي به كليت آن، حسرت مي خوري كه چرا يك چيزهايي آن طور كه بايد درنيامده. محمدرضا فروتن عالي است و سرانجام موفق شده از كليشه هايش فاصله قابل توجهي بگيرد. ترانه عليدوستيِ «كنعان» دقيقا قابليت اين را دارد كه با هر كلوزآپ از چهره اش (اين جا در سخاوت مندانه ترين حالت ممكن) سويه اي از دردهاي بي درمانِ مينا را عيان كند (آن فصل دنده عقب گرفتن اش درآن خيابان يك طرفه و وادادن به وانتِ بزرگ و بدقواره و پراز بارِ كوفتي را كه يادتان نرفته؟ چشم هاي ترانه را يادتان هست؟) افسانه بايگان هم توانسته (تا حدي كه لابد كارگردان و فيلم نامه نويس ها مدنظرشان بوده) شمايلي (هرچند كم رنگ و رقيق شده) از ويوين لي/ بلانش در «تراموايي به نام هوس» ارائه دهد. راستي موافقيد بستر و پايه اصلي نيمه اول درام، همين نمايش نامه ويليامز است؟ با تمام اين حرف ها يك حقيقت بزرگ و تا اندازه اي تلخ وجود دارد كه فيلم خوب داريم و شاهكار و «كنعان» نمي دانم چرا هيچ كدام شان نبود!

٭ديالوگِ محمدرضا فروتن در «كنعان»


شما هم بنويسيد (1)...



سه‌شنبه 16 بهمن 1386 - 11:51

رحم و شفقت زیادی، رنگ عشق و جوانِ خوش تیپ!/ یادداشت دوم، روز سوم

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (2)...

روز سومِ جشنواره فقط «دوازده» میخالکوف را دیدم که یادداشت کوتاهی برایش در بخش سینمای جهان گذاشته ام. دست کم خوبی این یکی این بود که زیرنویس اش نسبت به باقی فیلم های خارجی کامل تر بود و خبری هم از آن زیرنویسِ عربیِ روی اعصاب نبود. حدود نیم ساعتِ «باد در علفزار می پیچد» خسرو معصومی را تاب آوردیم. فقط وحید قادری همچون یک مرد نشست و تا آخر کم نیاورد!
برای تلف نشدن وقت؟! (چیزی که گویا زیاد داریم!) بعد از جلسه لوس و بی مزه پرسش و پاسخ فیلم معصومی (البته به یمنِ اجرای بی نظیرِ مجری اش) با بچه های سایت توی کافی شاپ سینما صحرا جمع شدیم و باز از خودمان مایه گذاشتیم. امیر قادری همان جا، روی همان میزی که دورش نشسته بودیم، کشفی زد که برای ریفرش و سرحال شدن مان کافی بود و هم چنان به مان یادآوری می کرد که می شود با همین چیزهای به ظاهر بی اهمیت اطراف کلی اوردوز زد؛ بی خیال اصلِ ماجرا. و آن برگه ای بود که خلاصه داستان و مشخصات فیلمِ «به یاد خودم» کوستانزو تویش نوشته شده بود و عوامل سینما آن ها را در اختیارِ علمای اهل قلم قرار می داند. بخشی از آن خلاصه داستان را می نویسم:
« آندره آ جوان باهوش و خوش تیپی است که به نظر می رسدهرآنچه را برای موفقیت لازم است دارد، ولی امکاناتِ بی نهایتِ دنیا او را سردرگم کرده است. در این وضعیت نابسامان او شروع به فراگیریِ تعالیمی روحی می کند...»!

دیالوگِ برگزیده روز سوم متعلق به نشست مطبوعاتیِ «باد در علفزار می پیچد» (سؤال مجری از کوروش جویباری): «کوروش جان، عشق چه رنگیه؟»!
...
روز چهارم
اصلا نمی خواستم بروم تا دم غروب، وحید و صوفیا اس ام اس زدند که قرار است به جای «فرزند خاک» باشه، «در دره الاه» پل هگیس پخش شود و از آن بهتر، بعدش گویا قرار است امیر و نیما درباره فیلم حرف بزنند. ای ول، آن موقع شب. لابد بچه ها گزارش اش را می نویسند. از دست اش ندهید.

 


شما هم بنويسيد (2)...



دوشنبه 15 بهمن 1386 - 12:48

چوپان خوب

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (4)...

لابد الان كه داريد اين يادداشت را مي خوانيد، قبل اش حسابي توي دل تان به مان توپيده ايد كه كو آن همه مطلب و روزنوشت كه قرار بود مرتب و به روز، اين جا بگذاريم؟ تا شما هم در جريان مستقيمِ حال و هواي جشنواره و فيلم هايش قرار بگيريد. خب، بايد بگويم كه ما هم «استند باي» يك جرقه، یک تلنگر در اين جشنواره بيست و ششم ایم. يك نيروي محركه واقعي تا همه مان را سرحال بياورد و هي نخواهد براي شاداب ماندن و تاب آوردن كل جشنواره، همه اش از خودمان بگذاريم وسط و خرج كنيم. اما حالا روزشمارِ جشنواره رسیده به عدد 4 و راست اش فکر می کنم دیگر نباید برای راه اندازیِ محفل این جا، به امید و دل خوشی سینمایِ حقیر شده مان نشست و درست مثلِ جلسه های مطبوعاتیِ این روزها (متأسفانه) باید توی یک ردیفِ سینما صحرا، با بروبچه های پایه سایت بنشینیم و مرتب از سوتی ها و گاف های سنگین کمک بگیریم تا اعصاب له شده مان کمی آرام بگیرد.
...
یادداشت اول، روز اول
همان ثانیه اول ورود حسابی خورد توی پرمان! وقتی شنیدن جمله «شما مهمانِ قهوه جاکوبز هستید...» هم زمان شد با نوشیدن اش و خب...این نوشیدنی گرمی است که باید تا روز آخر تحمل اش کنیم!
بلافاصله خبر رسید که جای «آتش سبز» قرار است «1408» پخش شود که واقعا خدا خیرشان بدهد. حالا که فکر می کنم، می بینم آن موقع روز واقعا زود بود برایِ بستن و قفل شدن ذهن. فیلم تازه اصلانی بعد از این همه سال، فقط می شود گفت که صقیل و سنگین است برای درک و هضم!
«به همین سادگی» رضا میرکریمی البته یک هنگامه قاضیانیِ خوب دارد (همچنین اضافه کنید اجرای نسبتا خوبِ محمد جواد جعفرپور را در نقش پسرش) اما همین به تنهایی، به این می ماند که مثلا «یک روز بخصوص» اسکولا، فقط یک سوفیا لورن خوب داشته باشد! این چه فرمایشی است اصلا...! ماجرای قفل شدن ذهن مان را هم که بعد از تماشای «آتش سبز» گفتم. بعد از تماشای این یکی توهم می زنید که تمام فیلم هایی که توی عمرتان دیده اید، اصلا سینما بوده؟ اگر نه، پس این چیست؟! تصورش را کنید که بعد از دیدن همچه صیغه ای از سینما، فرو بروی توی صندلی ای که دارد چهره جرج کلونی را روی آن تپه و کنار آن سه اسب در «مایکل کلایتون» نشان می دهد. دست آخر هم برای این که این عیشِ مان منقص نشود، ترجیحا سالن و آن نسخه سافت و بی زیرنویس و امیر و وحیدِ سحر شده را در آن موقعِ شب ترک کردیم.

دیالوگ برگزیده روز اول از «آتش سبز» : «...همه گوسفند دارند و تو کِرم...»!
...
روز دوم
عزم مان را با بچه ها جزم کردیم که برویم سینما سپیده و «فرزندان انسان» و «چوپان خوب» را پشت سر هم ببینیم و به این ترتیب اوردوزی بزنیم که نرسیده به سینما خبر رسید برنامه تغییر کرده و قرار است به جای «فرزندان انسان»، «قطار 3:10 به یوما»ی جیمز منگولد پخش بشود. با پویان عسگری و امیر جلالی تصمیم گرفتیم برای تماشایِ سکانس فرارِ از روی پشت بامِ کرو و بیل روی پرده عریض و شنیدن موسیقیِ بلترامی، آن سئانس را از دست ندهیم. بعدش هم که نشستیم و «پاره»ای از «چوپان خوب» را دوباره دوره کردیم. «کنعان» مانی حقیقی همان طور که انتظار می رفت به آخرین سئانسِ سینمای مطبوعات نرسید و به جای آن، «در میان ابرها»ی حجازی را دیدیم. در آن ساعتِ شب؛ تماشایِ ملغمه (این جا به معنایِ درست کلمه) معناگرایی از مثلا «مالنا» و «دوشیزه سان شاین کوچولو»! به اش اضافه کنید گویشِ بدِ عربیِ الناز شاکردوست را، می شود الحب عذاب.

دیالوگ برگزیده روز دوم از «قطار 3:10 به یوما» (البته با کمی دست کاری از سوی عواملِ اجرایی جشنواره!/ بن وید رو به دَن در آن سوئیتِ مخصوص عروسیِ هتل):
«دَن، فکر می کنی چند «خونواده» این صحنه رو از این جا دیدن»!

شما هم بنويسيد (4)...

|< <  1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 > >|


  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 1.65780997276 seconds.